دمپایی پوشان 59-67 ،کت شلواری های 67 -93
داشتم خود را برای امتحان پایان ترم آماده می کردم و با انبوهی از مطالب رنگارنگ رو به رو بودم که برایم تازگی داشتند و شاید اولین بار بود که انها را روئیت میکردم.درحال ورق زدن جزوات بودم که وقتی به خود امدم،خود را در مقابل کتاب لشکر خوبان دیدم که شروع به خواندن فراز هایی از ان کرده بودم.همگان این کتاب را می شناسند.کتاب خاطرات مهدی قلی رضایی رزمنده 8 سال دفاع مقدس که دوشا دوش سردار شهید مهدی باکری در خط مقدم بوده است.کتابی فوق العاده که لازم است رفقا ان را مطالعه کنند.
در صفحه 161 این کتاب این متن امده است:" بچه ها با پرسنلی میانه خوبی نداشتند،به کسانی که در پرسنلی کار می کردند لقب "انتن" ، "جاسوس" و "دمپایی گین لر" داده بودند."
قضیه از این قرار بود که یک رزمنده قصد داشت از واحد پرسنلی وارد واحدهای عملیاتی جنگ شود و رزمنده های حاضر در خط مقدم به جهت حضور این عضو سابق واحد پرسنلی در کنارشان تیکه و کنایات مذکور را نثار این رزمنده می کردند.البته می دانید که این شوخی ها همواره میان رزمندگان وجود داشته است.
هدف از اوردن این قسمت از کتاب لشکر خوبان چیست؟
وقتی به این قسمت از کتاب رسیدم و واژه " دمپایی گین لر" را مشاهده کردم،(یعنی دمپایی پوشان)دقایقی به فکر فرو رفتم که چه افرادی دمپایی پوش خطاب می شدند؟چرا افرادی که در پرسنلی جبهه کار می کردند دمپایی گین لر خطاب می شدند و دمپایی پوشان امروز چه کسانی هستند؟
به نظر حقیر و با خاطراتی که از رزمنده ها شنیده ام و خوانده ام در ان زمان افرادی بودند که شهامت حضور در خط مقدم را نداشتند؛نمی توانستند جان بر کف باشند؛دوست نداشتند باد خنک پنکه ان زمان را با افتاب گرم خاکریز های خط مقدم عوض کنند؛از طرفی هم نمی خواستند مردم انها را به خاطر نرفتن به جبهه سرزنش کنند لذا مجبور بودند که ظاهری متندین و انقلابی به خود بگیرند.رفته رفته برخی از این جماعت شانس اوردند و مورد اعتماد مسئولان ان زمان شدند و وارد واحد پرسنلی یا همان نیروی انسانی جنگ شدند.من خودم در تعریف این چنین انسان هایی جمله زیر را به کار می برم:
این ها افرادی هستند که دوست دارند بهشتی شوند ولی از مرگ می ترسند!
رفقا، برخی از این افراد پوشیدن دمپایی را به پوشیدن پوتین،حمل خودکار بیک ان زمان را به کلاشینکوف،نماز اول وقت در نمازخانه ستاد را به نماز جماعت زیر اتش سنگین عراقی ها،هدس پلو گرم را به کنسرو و کمپوت ترجیح دادند و در پشت خط ماندند و کارهای دفتری را انجام دادند.من قصد ندارم زحمات این بزرگواران مشغول در واحد پرسنلی را مخدوش کنم اینان اجر خود را از خداوند گرفته اند و خطاب من برخی از رزمنده نما ها می باشد که خود شما هم می دانید...
دمپایی گین لر ان زمان پس از پایان یافتن جنگ تحمیلی کت شلوار به تن کردند و باز هم پشت میز نشین و خودکار به دست ماندند و فقط تفاوت شغلشان با ان زمان این است که در 8 سال دفاع مقدس خودکار را در جیب جلوی پیراهن می گذاشتند ولی امروز روان نویس را در جیب داخلی کت ایتالیایی اصل!
رزمنده های خط مقدمی که توفیق شهادت نداشتند به جهاد سازندگی و تفحص و کارهایی اجرایی مشغول شدند ولی دمپایی گین لر همچنان علاقه مند به کارهای دفتری بودند و هنگامی که از طرف برخی راحت طلب خطاب می شدند خود را اصلح،رازدار،مورد اعتماد و حافظ اسرار می دانستند و تصورشان این بود که اطلاعات دفتری را نمی شود دست شخص دیگری به غیر از این ها سپرد.
می دانم و می دانید و می دانند که این بهانه است!برخی از اینان توانایی حضور در کف میدان را ندارند و نمی توانند در مقابل هجمه سخت و نرم دشمن از جان و اعتقادات خود دفاع کنند و برخی از این کت شلوار پوشان هم چنان باد خنک کولر را به دوندگی برای سازندگی فکری و عمرانی و دینی ترجیح می دهند.
امروزه این جماعت دوست ندارند در جلسات وقتی در ردیف اول می نشینند کت شان چین و چروک داشته باشد؛برخی از این افراد وقتی فعالان کف میدان و رزمنده های امروز را می بینند"اجرکم عندالله"نصیب انها می کنند؛برخی از دمپایی گین لر های کت شلوار پوش امروز در مقابل پوتین پوش های چریکی پوش ایستاده اند و به زعم خود دارند مرزها را کنترل می کنند تا این فعالان و رزمنده ها وارد خاک دشمن نشوند کما اینکه دشمن امروز در خانه های خودی کمین کرده و دیگر مرز معنا ندارد ولی متاسفانه اینان هم چنان در تارخ مانده اند...
نمی دانم شاید نتوانستم انچه را که در ذهن داشتم به دلیل محدودیت های مختلف خویش در این یادداشت بیان کنم ولی اهل فن هم صورت سوال را فهمیدند هم قضیه را بلد هستند هم در محاسبات توانا هستند و هم به جواب اخر می رسند.
ولی باید ایمان داشته باشیم که پوتین پوشانِ خط مقدمیِ چریکیِ عملیاتی زودتر به خدا رسیدند.
درد دلی دیگر را در این رسانه مجازی نوشتم تا سال ها بعد انها را مشاهده و عملکرد خود را با ان مقایسه کنم.
کتاب لشکر خوبان را بستم و دوباره جزوات دو امتحانی را که شنبه دارم گشودم...
یا حق
- ۹۳/۰۳/۲۹