دام گروه اندیشی گریبان گیر ماست
گروه اندیشی یکی از دام هایی است که اگر هر مجموعه ای گرفتار ان شود بلاشک متحمل ضرر می شود.
بنده در گروه ها و جمع هایی که بوده ام اغلب، اکثر این جوامع با این مشکل روبه رو بوده اند.
بگذارید کمی بیشتر توضیح دهم احساس می کنم کمی تند به سراغ اصل مطلب رفته ام.
مقدمه چینی یاد نگرفته ام دیگر...چه کنم؟!
گروه اندیشی با کار گروهی و خرد جمعی تفاوت دارد.
گروه اندیشی موجب غفلت از واقعیات می شود و سازمان و اعضای آن را به بیراهه می کشاند.در گروه اندیشی ،تصمیم گیرندگان شیفته یک تفکر و اندیشه خاص می شوند و سایر نظرات را از قلمرو و انتخاب های خود کنار می نهند و بی آنکه بدانند فکر انها محدود و یک سو نگر می شود.
حال کمی مطلب روشن شد.اگر نه ؟ادامه دارد...
اگر کمی به حافظه تاریخی خود روی بیاوریم متوجه می شویم که بسیاری از اتاق فکر های هم جبهه ای های ما دچار این خطا شده اند و بعضا رقیب مشترک را فراموش کرده اند و لذا در انتخاب تصمیم دچار اشتباه شده اند.
گاه اعضای یک مجموعه در شرایطی قرار می گیرند که شرایط مناسب را برای اظهار نظری جدید و یا طرح ایده ای جدید مناسب نمی بینند و مجبورند در مورد یک موضوع خاص که مورد توافق همه می باشد اظهار نظر کنند که جالب اینجاست که اغلب همگان نیز در رودربایستی قرار گرفته اند و اسیر جوسازی گذشتگان شده اند.
اگر ساده تر بنویسم این می شود که ما وقتی دور یک میز مینشینیم تا تصمیم گیری کنیم ناخوداگاه درون هاله ای قرار می گیریم که فقط باید حول یک تفکر بحث کنیم.
لذا به نظر حقیر در گروه ها، ما باید به ایده های جدید حتی مخالف جو حاکم بر گروه ما بها بدهیم البته با احتساب اینکه افراد حاضر در گروه ما همگی از یک اصول دفاع می کنند و یک هدف واحد دارند که ان همان هدف گروه است.
ا
- ۹۳/۰۷/۱۶