این یادداشت برادر دانش پژوه می باشد که در 11 ابان سال 92 نوشته شده است.نکته جالب توجه این است که وی  تقریبا 6 ماه قبل پیش بینی کرده بود که روزی غرب درخواست به رسمیت شناختن حقوق هم جنس بازان را خواهد کرد.
شکل گیری روابط سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و حتی امنیتی در بین کشور های جهان بر اساس منافع ملی هر کشوری بروز می کند برای مثال روابط خارجی کشورمان با افغانستان می تواند یک توجیه فرهنگی یعنی زبان مشترک فارسی و برخی مسائل منطقه ای باشد یا روابط ایران با لبنان و فلسطین بخاطر مسائل امنیتی و تقابل با رژیم صهیونیستی می تواند باشد و این اصل یعنی منافع مشترک هست که سیاست خارجی را شکل می دهد.

این منافع در جمهوری اسلامی ایران فراتر از سطح مادی نیز می رود و آرمان های تشکیل حکومت عدل جهانی و مبارزه با استکبار جهانی را نیز طلب می کند ولی در این مطلب از این مسئله چشم پوشی می کنیم تا خواننده با مطلب راحت تر ارتباط بگیرد.

ارتباط دوستانه جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده آمریکا بدون شک منافعی برای کشور ما دارد ازجمله خارج شدن کشور از تحریم های ظالمانه و یک طرفه و ارتباط اقتصادی کشور با سراسر دنیا از جمله خود آمریکا و حتی در سطوح بالاتر ارتباط علمی پژوهشی  با دنیا که باعث می شود سرعت علمی کشور بیشتر از این نیز شود اما این ارتباط دوستانه با ایالات متحده آمریکا چه منافعی برای این کشور دارد خوب بدیهی است که این منافع باید مشترک و متقابل باشد مثلا در رابطه بین ایران و افغان ها لازم است که افغان ها فارسی زبان باشند در غیر این صورت توجیه ارتباط باطل خواهد بود.

تا اینجای مساله بسیار روشن و واضح است که آمریکا بعنوان یک قدرت اقتصادی برتر که خود نیز با مشکلات اقتصادی مواجه است باید مشتاق چنین رابطه باشد که ایران بعنوان یک بازار مصرف بزرگ که 5 برابر متوسط جهانی سرانه مصرف دارد تا حدود زیادی مشکلات اقتصادی این کشور را برطرف کند و از طرف دیگر هزینه های گزافی که سالانه دولت آمریکا برای تبلیغ علیه ایران و حتی براندازی نظام می کند صفر شود و بسیاری از مصائب و مشکلات این کشور در این زمینه ها برطرف شود.

اما عملا میبینیم که دولت آمریکا از همه منافع اقتصادی ارتباط با ایران چشم پوشی کرده است و منافع خود را در این می بیند که ایران از غنی سازی اورانیم دست بردارد و بمب اتم نسازد!!!

در دید اول شاید این امر بسیار عجیب و غیر منطقی بنظر برسد اما عین منطق دولت ایالات متحده هست یعنی بهانه جویی، یعنی بسیج افکار عمومی بر علیه ایران، یعنی منزوی کردن ایران، یعنی صف کشیدن در مقابل نظام اسلامی.

با توجه به فضاسازی آمریکایی ها در رسانه های جهان و معرفی ایران به عنوان مقصر در افکار عمومی، به فرض این که ایران از غنی سازی اورانیم دست برداشت و دست دوستی به آمریکا داد چه تضمینی وجود دارد که در آینده نزدیک منافع آمریکا در این نباشد که دولت جمهوری اسلامی قانون هم جنس بازی را به رسمیت بشناسد، در اینجا ما برای توجیه افکار عمومی جهان چه باید بکنیم، خوب این فرض خیلی محال هم نیست مگر قبل از اینکه آمریکایی ها بحث هسته ای را مطرح کنند چه توجیهی برای دشمنی با ملت ایران داشتند اینجاست که به فرض مساله باید برگشت جایی که ما از منافع مادی چشم پوشی میکنیم برای استکبار ستیزی، آمریکا نیز از منافع خود چشم می پوشد تا به اهداف شبکه جهانی صهیونیسم برسد که خود را سرباز این تفکر شوم می داند.
به همین خاطر است که آمریکا را غیر قابل اعتماد،غیر منطقی و عهد شکن می نامیم.
http://www.snn.ir/NSite/FullStory/News/?id=271262&Serv=9&SGr=31