ره ما حماسه نه سازش نه تسلیم

عبرت ها چه زیادند و عبرت گرفتن ها چه اندک

ره ما حماسه نه سازش نه تسلیم

عبرت ها چه زیادند و عبرت گرفتن ها چه اندک

ره ما حماسه   نه سازش نه تسلیم

اگر تمام گزینه های دشمن روی میز است ما فقط و فقط یک گزینه داریم و آن هم اطاعت از امام خامنه ای (مدظله العالی)است.

دلم درد می کند

شنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۴۱ ب.ظ

حوصله یادداشت نوشتن ندارم.

حوصله بازی با کلمات را ندارم.

دیگر برایم استفاده از اخبار برای تحلیل اوضاع حداقل برای امروز لذتی ندارد.

احساس می کنم بریده ام ولی وقتی بیشتر فکر می کنم،دغدغه را مشکل اصلی خود می یابم.

گاه فکر می کنم من و امثال من باید در آینده ای نچندان دور بار مشکلات یک گوشه از کشور را بر دوش کشند و شاید فکرکردن به مشکلات آینده بر اندوه من می افزاید.

نمی دانم در حال حاضر چگونه خود را آرام کنم؟

نه هدفی برای شلیک،نه همراهی برای سیر،نه صندوقچه ای برای افشا ، نه رینگی برای مبارزه و نه محفلی برای هم نشینی!(البته تاکید می کنم فقط برای دقایقی که مشغول نوشتن هستم.)

به ناچار می خواهم درد دل خود بر سر دگمه های صفحه کلید رایانه بریزم.قصد دارم هرچه در دلم سنگینی می کند بر صفحه نرم افزار افیس بیاورم باشد که کمی دلم سبک تر شود و به راحتی بتوانم دنبال نگارش پروژه 3 واحدی دوره کارشناسی بروم؛نه بدون هیچ دغدغه ای بلکه بدون درد دلی!شاید این یک مسکن چند ساعته باشد تا اذان مغرب و موعد حرکت به سوی مسجد!آری گاهی حضور در مسجدهم بر بار دل انسان می افزاید!

بگذارید بیشتر از این حشو ننویسم می روم سراغ درد دل هایی که هم اکنون اذیتم می کند!

دلم درد می کند...

نه به خاطر پرخوری بلکه به خاطر بدخوری!به خاطر اینکه نتوانسته ام غذای دل خود را به درستی انتخاب کنم و گهگاه گناه وارد آن شده است!

دلم درد می کند...

وقتی نمی توانم حتی خودم را راضی کنم چه برسد به دیگری!

دلم درد می کند...

وقتی صف متحد سربازان جنگ نرم دشمن را می بینم که هرلحظه حمله های بزرگی را تدارک و اجرا می کنند و بزرگترین عملکرد من و امثال من پدافند است و پدافند!ان هم بعضا نه به صورت هدفمند!

دلم درد می کند...

هنگامی که دعواهای بچه گانه سیاسیون و مسئولان کشور را می بینم!

دلم درد می کند...

وقتی به تاراج رفتن سرمایه های کشور توسط برخی آقازاده ها و آقا ها را می شنوم!که دروغ باد این شنیده ها...

دلم درد می کند...

وقتی می بینم در برخی از مساجد هنوز سنگر نشده اند؛شاید هنوز جنگ را حس نکرده اند و شاید ..بگذریم

دلم درد می کند...

وقتی برخی از جوانان ما محل حضور خود را مرکز دنیا نمی بینند

دلم درد می کند...

وقتی برخی از جوانان و نوجوانان ما باور ندارند که در اینده اینان ستون های نظام اسلامی اند.

دلم درد می کند...

وقتی برخی از مردم باور ندارند ماهواره بمب دشمن است در خانه هایشان!

دلم درد می کند...

وقتی احساس می کنم برخی از هم جبهه ای های امروزی همواره دنبال شرایط هلو مانند هستند.

دلم درد می کند...

برخی از مواقع که کتاب هایی در مورد تاریخ انقلاب اسلامی می خوانم و بیشتر می شناسم برخی خواص ناشناس را!

دلم درد می کند...

وقتی برخی را به ظاهر دینی می بینم در حالی که دین باوری در انها وجود ندارد.

-...

فعلا همین قدر بس است.

کمی آرام شدم.

شاید سطحی بودن این درد دل ها معلولی باشد بر گشت نیم ساعته من در اینترنت و سایت افسران و ...

چه کنیم انسان های کوچک

 درد دلهای کوچک دارند...

  • محمد مهدی درویش زاده

نظرات  (۱)

  • حرف های یک رهگذر
  • سلام درویش زاده عزیز

    قربون درد دلات

    افسر جنگ نرم می توان دست در دست هم داد می توان زمینه از ما حرکت جهادی از شما ؟

    علی علی

    یا علی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی